مانور اقتدار خودجوش شیعیان ۱۵ ساله شد
همايش مسلمانان عليه سياست هاي ضدانساني-اسلامي استعمار
پایگاه رهنما :
از فروپاشی رژیم صدام حسین در عراق در مارس ۲۰۰۳ تاکنون که سال ۲۰۱۸ را سپری میکنیم هر سال بر شکوه و عظمت پیاده روی اربعین افزوده میشود و نام و یاد حسین (ع) در گوش جهان بیش از گذشته میپیچید. هنوز مسلمانان و آزادگان جهان فراموش نکرده اند که دیکتاتور عراق چه سیاستهای خصمانهای جهت ممانعت از زیارت امام حسین (ع) به ویژه در اربعین پیش بینی و اعمال میکرد تا جایی که مردم عراق برای بزرگداشت اربعین حسینی، شبانه و از مسیرهای طولانی اقدام به پیاده روی کربلا کرده و خود را به حرم امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) میرساندند. براساس برآوردها امسال پیش بینی میشود تعداد عاشق و دلباخته نام و راه حسین (ع) که مسیرهای مثل نجف تا کربلا را برای پیاده روی انتخاب میکنند، به بیش از ۲۵ میلیون خواهد رسید. آیه ۴۶ سوره حج میفرمایند: «افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها» که بدین معناست: «چرا در این سرزمینها سیر نمیکنند تا دلهایی داشته باشند که با آن بفهمند یا گوشهایی که با آن بشوند. آری، دیدگان کور نمیشود بلکه دلهایی که در سینهها است کور میشود». این آیه کریمه به ادبیات مختلف در قرآن کریم میتوان مشاهده کرد که طی آن خداوند کریم میفرمایند مردم به سفر در سایر مناطق دنیا بپردازند تا بواسطه چنین سفرهایی به رشد و کمال فکری رسیده و از تجربیات خود در مسیر زندگی بهره گیری نمایند. در آیههای فراوانی از جمله در آیه ۱۳۷ سوره آل عمران، آیه ۴۴ سوره فاطر، آیه ۶۹ سوره نمل از مسلمانان میخواهد به سیاحت و زیارت در مناطقی بپردازند که جنبههای معنوی حوادث روی داده در آن منطقه، انسان ساز و منشا اثرات فراوانی است. براستی کدام سرزمین را میتوان مثل سرزمین کربلا جستجو کرد سرزمینی که در آن درس انسانیت، ایثار و وفای به عهد و تسلیم مطلق در برابر مقدرات الهی به انسان میدهد. برخی از مفسران قرآن کریم آیه ۷ سورهی مبارکه مریم مبنی بر «یَا زَکَرِیَّا إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ یَحْیَى لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِیًّ» یا آیه ۱۰۷ سوره الصافات «وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ» را آیههایی مبتنی بر واقعه عاشورا دانسته اند و برهمین اساس میتوان زیارت امام حسین (ع) را بویژه در روز اربعین یکی از سفرهای مورد تاکید قرآن کریم دانست. حال هر چند که سفر اربعین درسهای معنوی فراوانی داشته و باید پیاده روی نجف تا کربلا را راه سلوک و خداشناسی دانست، اما به سادگی نباید از رویدادهای شکل گرفته در مسیر پیاده روی به سادگی گذشت؛ اتفاقاتی که هر کدام به تنهایی یک درس مجزا از زندگی و انسانیت را پیش روی زائر امام حسین (ع) قرار میدهد.
همدلیهای فرامرزی
پیاده روی اربعین، تبدیل به مانور اقتدار محور مقاومت و همبستگی عاشقان اهل بیت و مقاومت عاشورایی از ملیتهای مختلف شده است به طوری که اگر در سالهای ابتدایی بعد از مرگ صدام حسین، تنها زائرانی از شهرهای مختلف عراق و ایران به کربلا میرفتند، اما امروز نه تنها شیعیان عراقی، ایرانی، افغان، پاکستانی، لبنانی و... در مراسم اربعین شرکت میکنند بلکه بسیاری از پیروان سایر ادیان نیز در این مراسم شرکت میکنند. به همین دلیل نباید پیاده روی چند ده میلیونی اربعین را صرفا یک آیین مذهبی دانست چراکه فرامتنهای سیاسی و ایدئولوژیک این واقعه خیره کننده به همان اندازهی وجوه اعتقادی و مذهبی پررنگ شده است. کشورهای غربی اعم از امریکا و اروپاییها و بسیاری از هم پیمانان آنها در منطقه که تضعیف مسلمانان و برادرکشی را به عنوان یکی از سیاستهای مهم خود دنبال میکنند از همبستگی و اتحاد مسلمانان در این واقعه مهم بشری بشدت هراس دارند. به بیان بهتر دشمنان اسلام از اینکه راهپیمایی اربعین تبدیل به قدرت نرم علیه سیاستهای ضدانسانی-اسلامی نظام سلطه تبدیل شده است و برادری، مروت و جوانمردی را تبلیغ میکنند بسیار عصبانی هستند.
ایثار و خودگذشتگی در رفتار مردم عراق
اوج ایثار و خودگذشتگی در رفتار مردم عراق را میتوان در لحظه لحظه پیاده روی مشاهده کرد؛ بسیاری از این سرزمین در عین مستمند بودن، بهترینهای داراییهای خود را در راه امام حسین (ع) نذر میکنند و برای هزینه کردن جهت خدمت رسانی به محبان امام حسین (ع) اقلام غذایی خود را انفاق میکنند؛ بر خود خورد و خوراک را حرام و مکان زندگی خود را در اختیار زائران قرار میدهند و هفتهها قبل از آغاز پیاده روی اربعین به کودکان خود در مهدکودکها آموزش پذیرایی به زوار امام حسین (ع) میدهند تا نسلهای آینده نیز رونق اربعین را هر ساله بیشتر و فضای همدلی را در بین مسلمین فراگیرتر از امروز کنند. قشر کم درآمد مردم عراق مواد غذایی نظیر برنج که از یک سال پیش در محل مناسب ذخیره کرده اند را در حالی به عنوان نذر به زائران میدهند که به گفته شاهدان عینی بسیاری از این خانوادهها در طول یک سال نمیتوانند در وعدههای غذایی خود از برنج استفاده کنند مگر بر حسب ضرورت. خدمت رسانی بدون چشم داشت شیعیان عراق حکایت معروف حضرت یوسف و پیرزن را به ذهن متبادر میکند. پیرزن مصری هنگام فروش حضرت یوسف در بازار بزرگ مصر با یک کلاف ریسمان به خریداری یوسف میرود و زمانی که به او گفتند:ای پیرزن یوسفی که اول شخص مملکت خریدارش است چگونه به تو میفروشند آن هم با یک ریسمان؟ بیان میکند: میدانم که به من نمیدهند و من خریدار یوسف نخواهم بود، اما دلم میخواهد نام مرا در تاریخ جزو خریداران یوسف قرار دهند.» بدون تردید میتوان از ثانیه ثانیه حادثه عاشورا درس ایثار و استقامت و از خودگذشتگی گرفت، اما گام برداشتن به عنوان زائر امام حسین (ع) در مسیر راهپیمایی نیز میتواند سطحی از مولفههای بارز آن حادثه عظیم را پیش روی ما قرار دهد، که بخش ویژهای از آن را میتوان در سخاوت و اخلاص شیعیان عراق براحتی مشاهده کرد.
اربعین تمام قدرت سخت و نرم غرب را به چالش کشانده است
افکار عمومی دنیا امروز اربعین را به عنوان یک قیام سالیانه جهانی که اقتدار و عظمت اسلام را به رخ جهانیان میکشاند و به ناچار صلابت و شکوه مذهب شیعه را پذیرفته اند که هر سال دهها میلیون نفر بدون دخالت نظامهای سیاسی و بدون فراخوانهای حکومتی با آنکه بخوبی میدانند سختی و مشقت فراوانی را باید به جان بخرند، قدم در راهی میگذارند که به ظاهر هیچ آورده اقتصادی برای آنها ندارد. البته واکنش غربی نسبت به این قیام خودجوش جهانی همواره سکوت و سانسور بوده است تا اجازه ندهند جامعه جهانی صدای مظلومیت حسین (ع) و اقتدار رهروان حسین (ع) را بشنود. البته این «تجاهل العارف» غرب، اعتراض رسانههای مشهور آنها را هم بدنبال داشته است به عنوان نمونه هافینگتون پست با توصیف مراسم اربعین به «بزرگترین اجتماع دینی جهان» بیان میکند: «زیارت اربعین امام حسین (ع) بزرگترین تجمع دینی در جهان محسوب میشود و این ویژگی باید در دایره المعارفها ثبت شود.» نویسنده این مقاله با تاکید براینکه زیارت اربعین بزرگترین و با شکوهترین تجمع دینی در جهان بوده ۵ برابر شمار حجاج بیت الله الحرام است آنرا به مراتب مهمتر از جشنواره بزرگ «کوم میلا» هندوها عنوان میکند. شاید علت اصلی بیتوجهی تعمدی سازمانها و مقامات واکثر رسانههای غربی-به جز انگشت شماری از آن نظیر هافتینگتون پست-پذیرش و اعتراف به توان گفتمان انقلاب اسلامی باشد چرا که یکی از عوامل مهم چنین پیاده روی بینظیری محوریت نظام ایران است. غربیها بخوبی میدانند «دیپلماسی عمومی» جمهوری اسلامی ایران صرفاً یک شیوه تبلیغاتی و بازاریابی نبوده، بلکه نظام اسلامی آن را مجموعهای از استراتژیها و تاکتیکهای جدید دیپلماتیک دانسته که در خدمت دستگاه سیاست خارجی کشور بکارگرفته شود و درجهت خدمت به مسلمانان آنرا به کار ببندد، آنگونه که در پیاده روی اربعین نیز قابل مشاهده کرد. پیاده روی اربعین بدون اغراق «افزایش قدرت نرم» را برای جهان اسلام و ایران به همراه دارد، آن هم در شرایطی که نظام سلطه و بویژه امریکاییها در صدد برآمده با تئوری براندازی نرم، ضمن متوقفسازی قدرت ایران، حاکمیت کشورمان را هم دستخوش تغییرات بنیادین قرار دهد. به بیان بهتر «قدرت نرم» به معنای توانایی نفوذ و تأثیرگذاری در رفتار دیگران برای گرفتن نتیجه مطلوب تلقی میشود و راههای مهم آن برای تأثیرگذاری شامل متقاعد کردن از طریق جذابیت است وبه همین دلیل است که غربیها با فراگیری راهپیمایی اربعین مخالفت مبنایی داشته وگسترش آن را مساوی با افزایش قدرت اسلام و ایران دانسته و مانعی جدی بر سر برآورده شدن منافع خویش تلقی میکنند.
به همین دلیل است رهبرمعظم انقلاب پیادهروی میلیونی اربعین را اینگونه توصیف میفرمایند: «ترکیب «عشق و ایمان» و «عقل وعاطفه» از ویژگیهای منحصر بهفرد مکتب اهلبیت علیهمالسلام است و حرکت عاشقانه و مؤمنانه مردم از کشورهای مختلف جهان در این پدیده بیسابقه، بدون تردید از جمله شعائر الهی است.»
ارسال نظرات